پسری از جنس دود | نقد و بررسی عنوان Infamous : Second Son
یکی دیگر از عناوینی که به طور انحصاری برای کنسول نسل هشتم شرکت سونی منتشر شد ، عنوان Infamous : Second Son بود. Infamous : Second Son که یک عنوان اکشن سوم شخص می باشد شما را با شخصی با نام دلسین آشنا می کند. حال نقد و بررسی این عنوان را می توانید در ادامه ی مطلب مطالعه نمایید.
سیاتل شهر پلیسهاست. بروک آگوستین، مدیر بخش یونیفاید پروتکشن (Unified Protection) سازمان فاشیستی و دولتی را تأسیس میکند و با سوء استفاده از قدرتی که در مقابل مردم خداترس بدست آوده است سعی در جمع کردن لشکری از سربازانی دارد که تواناییهایی خارقالعاده به جهت جهشهای ژنتیکی بدست آودهاند. هواپیماهای بدون سرنشین در آسمان گشت زنی میکنند، پستهای بازرسی نامحسوس تروریستهای مظنون را بازداشت میکنند، و دوربینهای پیشرفتهی مدار بسته تمام حرکات مردم را زیر نظر دارند. اینجا شهری است که بر پایهی ترس ساخته شده. تمامی ساکنان شهر با میل اربابان جدید خود را میپذیرند چرا که بسیاری از آنکه دوستان یا همسایگانشان با ابرقدرتها دست به یکی کرده باشند هراسانند. پس زمانی که دلسین رو (Delsin Rowe)، قهرمان داستان، متوجه میشود که میتواند با جذب نیروهای دیگران به قدرت خود بیفزاید به جامعهای وارد میشود که مردم نفرت خود از او را آشکارا نشان دهند. آیا می پذیرید که با کسانی که از شما بیزارند مبارزه کنید؟ یا تصمیم میگیرید تا شهر سیاتل را از زنجیرهای ظلم دیکتاتوری رها کنید؟
سازنده : Sucker Punch
ناشر : Sony
سبک :، اکشن ، سوم شخص
تاریخ انتشار : ۲۲ مارس ۲۰۱۴
پلتفرم ها : PS4
دنیای بازی بدنام: پسر دوم (Infamous: Second Son) بر تغییرات اخیری که در جامعهمان صورت گرفته رخ میدهد. در این بازی دیدگاهی اغراقآمیز از تصمیمات ما مبنی بر انتخاب ایمنی در برابر آزادی که امروز هم بیش از پیش بر زندگی روزمرهی ما پرده انداخته دیده میشود که میبینیم این راه چه قدر میتواند خطرناک باشد وآنکه چه تعداد کمی میتوانند بدون آنکه به زندگیشان آسیبی وارد شود از این آزمایش سربلند بیرون بیایند. به نظر ساختاری مجذوب کننده باشد، که البته نمیتواند عکسالعمل عاطفی مؤثری را در مخاطب برانگیزد. انتخاب بین دو گزینه (خوب یا بد) در سراسر داستان داوری عادلانهای ندارد تا شما را حتی اگر با نحوهی اجرایی شدن قوانین توسط دولت مخالف هستید مجاب کند تا با آن حسی یکسان داشته باشید، و آن دیدگاه یک طرفه باعث میشود تا داستانی که در اصل باید مجذوب کننده باشد، نتواند با مخاطب خود ارتباطی برقرار کند. در سراسر بازی، دنیا را از چشمان Delsin میبینید. Delsin که جوانیاش را به نقاشی تصاویر کارتونی روی دیوارهای شهر گذرانده همیشه از ترس برادر بزرگترش Reggie که افسر پلیسی وظیفهشناس بوده و با بیقانونیها به شدت مبارزه میکند، از او دوری میجوید. Delsin از روی ناپختگی و جوانی شوخیهای نامناسبی انجام میدهد که فوراً در چشم مخاطب او را شخصیتی بیمسئولیت جلوه داده و از چشم میاندازد. در طول یک ساعت اول Second Son مجبورید تا صحنههای فیلم بازی را یکی پس از دیگری ببینید که همگی تلاش میکنند تا داستان بازی را برای شما تعریف کنند. سرعت ناهماهنگ جریان بازی شما را از جستجوی هیجانانگیز در این دنیای پر زرق و برق بینصیب میگذارد. با این همه همان که در سیاتل قدم میگذارید و نیروی عظیم نهفته درDelsin را به نمایش میگذارید جریان بیجان و روح روایتی بازی که در ابتدا خستهکننده به نظر میرسید به حاشیه رانده شده و خون در رگهای بازی به جریان در میآید. Delsin با یک فراری دیگر به نام Hankکه درون رگهایش قدرت Smoke (دود) دارد ملاقاتی دارد. این دیدار برای Delsin فرصتی طلایی بوده تا او را از یک فرد فراموششدهی بینام و نشان به ناجی این کلانشهر زیبا تبدیل کند. با کمک این توانایی که به دست آوردهاید در یک آن میتوانید به گردی شفاف در هوا تبدیل شوید، بر روی هوا شناور بمانید و از طریق دریچههای هوا پیش روید و یا از روی خیابانهای خیس شهر به پشتبامهای بلند صعود کنید، یا از میان مردم مانند روحی عبور کنید، مردمی که مجبورند از شما بهراسند. هنگامی که قدرت باورنکردنی درون خود را کشف میکنید، احساس قدرت و آزادی تام در قلبتان رخنه میکند. حرکت آهسته و منظم داستان که در دو بازی قبلی بدنام به چشم دیده میشد، در این نسخه کاملاً جای خود را به سرعت دیوانهوار و جنبش برقآسای شخصیت این داستان داده است.
تمامی مبارزههای درون بازی طوری برنامهریزی شدهاند تا شما بتوانید از تمامی تواناییهای فوقالعادهی Delsin استفاده کنید. تکتیراندازها پشت بیلبوردهای تبلیغاتی کمین گرفتهاند، کامیونهای زرهی نیروهای پشتیبانی را حمل میکنند و هلیکوپترهایی در آسمان گشتزنی میکنند. نیروهای جنگنده در کنار اسلحه و گلولههای جنگی از دیوارهای سیمانی برای مقابله با شما استفاده میکنند. آنها دیوارهایی بتنی ساخته و با قدرتی مرگبار بر شما یورش میآورند، به این خاطر است که نباید ثابت بایستید، چرا که ایستادن از حرکت مساوی است با پایان زندگی. میتوانید در طول بازی با حرکات سریع پاهایتان به مبارزهها وارد شده و از آنها خارج شوید، با موشکهای آتشین مبارزات را شعلهور کنید و یا با رقصی مرگبار از حملات آنان فرار کنید. کافی است ضربات زیادی به شما وارد شود تا صحنه کدر و رنگی شده و موسیقی زمینه با صدای فرشتهی مرگ آواز مرگ دلسین را بخواند. برخلاف نسخههای قبلی Infamous، بازگشت سلامت دلسین به حالت کامل در طول زمانی مشخص محقق میشود، پس در Second Son باید نسبت به پناهگرفتن و یا حمله کردن به سمت نیروهای مقابل با ملاحظهتر عمل کنید.
Second Son مانند نسخههای قبلی در هر سکانس از بازی به شما انتخاب بین دو گزینه را میدهد که بسته به تصمیم شما در آن لحظه میتواند گزینهی خوب و یا گزینهی بد باشد. مثلاً اگر بخواهید شخصیتی بیعاطفه و خشن باشید میتوانید از اصالت آمریکایی بودنتان فاصله گرفته تا مورد تنبیه آگوستین واقع نشوید؛ و اگر ترجیح میدهید با خیالی آسوده و وجدانی پاک زندگی کنید، مسئولیت کارهایی را که انجام میدهید بپذیرید تا افراد قبیلهتان مجبور به پرداخت تاوان آن نشوند. امکان انتخاب بین سیاه و سفید بدون در نظر گرفتن یک انتخاب خاکستری در این بازی سبب شده تا حقیقت پشت این انتخابهای بین دو گزینهی خوب و بد پنهان شده و داستان تبدیل به چیزی شبیه به کارتونی خیالی که در آن تنها یک خوب خالص و یک شر خالص وجود دارد شود. با تمامی این تفاسیر هرچند که این انتخابهای کاملاً افراطی از واقعیت به دور است، وجود این دوگانگی در تصمیمگیریها در هنگام مبارزه بر اهمیت تصمیمگیریها و اعمال شما در بازی میافزاید و آن را هیجانانگیزتر میکند. فرقی نمیکند که Delsin چه انتخابی (خوب یا بد) داشته باشد، اگر انتخاب کنید که با او به عنوان قهرمان بازی کنید به جای آنکه دشمنان را نابود کنید باید آنها را با دستبندی از جنس دود قلع و قمع کنید، البته باید مراقب مردم عادی در خیابان باشید. اگر نتوانید از این قوانین پایهای پیروی کنید، زنجیرتان پاره شده و دیگر قادر به استفاده از توانایی حملهی فوقالعادهتان نخواهید بود. اگر بخواهید با دلسین شخصیت شرور داستان را داشته باشید ایجاد هرج و مرج کلید اصلی به دستآوردن پاداش شماست. در این حالت باید نه تنها تمامی حملهکنندگان را نابود کنید بلکه باید این کار را به سرعت انجام دهید. اگر بین مبارزات شما فاصلهی زمانی زیادی بیفتد هرچه ضریب بدست آورده بودید به حالت اول یعنی یک باز میگردد. بنابراین باید با شدت هرچه تمامتر یکسره هر چه را که حرکت میکند از میان بردارید. این سبک متضاد و دوگانهی بازی بیشک میان شخصیتی که دلسین در ابتدای داستان دارد و آنچه حال به آن تبدیل شده تمایزی بسیار قائل میشود که بسیار موفقتر از صحنههای فیلم خستهکننده که در سراسر بازی ما را با داستان همراهی میکنند عمل کرده است. در دقایق اول بازی سعی میکردم تا حد امکان خوب باشم، پس تمام سعیم این بود که با تفکر و با ملاحظه رفتار کنم و هنگام حمله، روشمند عمل کرده و تمامی شعلههای missile که شلیک میکردم به آهستگی و با دقت باشد. تا وضعیت سلامتم به حد بحرانی میرسید به گوشهای پناه برده و پشت دیواری پناه میبردم تا تسلیم نیروهای مسلح و عصبانی دشمن نشوم. پس از آنکه با مشکلات فراوان پیروز میشدم با غرور و احساس رضایت به میدان جنگ خیره میشدم. دشمنان هم درازکش مقابل من به زمین دوخته شده و به راهی که انتخاب کرده بودند فکر میکردند. من همم پیروز بودم و هم درستکار. تمامی شهروندان از کارهای خیرخواهانهام تقدیر کرده و هنگامی که به خیابان قدم میگذاشتم بریم کف میزدند و مرا تشویق میکردند. من قهرمانی بودم و ترسی که ابتدا به دلیل ناآشنایی با تواناییهایم داشتند کم کم کمرنگ میشد.
بار دوم بود که تصمیم گرفتم شخصیت شرور را انتخاب و حد و مرز نیروهای خارقالعادهام را کشف کنم. این بار دیگر محافظهکارانه عمل نکردم. همین که کامیون زرهی را میدیدم فوراً به سمتش موشکهایی را پرتاب میکردم، بدون آنکه برایم مهم باشد چهقدر تلفات و خسارت ایجاد کردهام. دشمنان که قافلگیر شده بودند عقبنشینی کرده و عدهای را که ناامیدانه و با تفنگهایی بالای سر قرار گرفته به سویم میآمدند دیوانهوار با آتش نابود میکردم. گلولههایی که از درون بدنم عبور میکردند و آن را از هر جهت سوراخ سوراخ میکردند باعث میشدند تا من عصبانیتر شده، و بیاعتنا و بیپروا دشمنان را برای افزایش امتیازم نابود کنم. زمانی که دلسین وارد خیابانی میشد دیگر هیچ کس در آنجا در امان نبود، و مردمی که یادگرفته بودند از من بترسند با نفرت به سمت من فریاد میزدند. من هم پاسخ بد دهانیهایشان را با نابود کردن میدادم. نسخهی Second Son سرعت در بازی را با هدفی مشخص ارائه میکند. تمامی حرکات بازی به گونهای دقیق طراحی شدهاند که هرچند با سرعتی خیرهکننده از خیابانها عبور میکنید، همیشه از آنچه از کنار آن عبور میکنید کاملاً آگاهید. اینکه بتوان تمامی حرکات را با هیجان تمام و بدون آنکه غیر قابل تحمل باشند طراحی کرد کاری بسیار دشوار بوده به گونهای که من که دوبار بازی را تمام کردم هنوز تشنهی تجربهی بیشتر از بازی هستم. هنگامی که با سرعت با بالای ساختمانها میرفتم و حملات انفجاری را شروع میکردم نکتهای که برایم جالب بود آن بود که Second Son دیگر حسی شبیه به فرنچایز بدنام القاء نمیکرد و به نظرم نسخهای جدید از بازی جدید آمد. صعود به بالای ساختمان آنقدر سریع، دیوانهوار، و باشکوه است که بازیهای قدیمی مانند Cole McGrath را بسیار ابتدایی جلوه میدهد. دلسین علاوه بر قدرت Smoke که در ابتدا بازی را با آن شروع میکنید تواناییهای بیشتری هم به دست میآورد که حرکات و تواناییهای او را دوچندان زیبا و جالب میکند. میتوانید با حرکت آهسته (Slow motion) و با دقت بالا دشمنانتان را زمینگیر کنید یا با ترکیب روش مخفی شدن و توانایی انفجاری دشمنان را گیج کرده و با شکوه تمام آنها را نابود کنید. متأسفانه تواناییهایتان بسته به نوع انتخابی که دارید (خوب یا بد) به شیوههای جالبی ظهور پیدا نمیکنند. بنابراین هرچند که مبارزهها در دو حالت خوب و شرور با یکدیگر متفاوتاند اما تمامی سلاحهایی که در اختیار دارید در هر دو حالت تقریباً با هم یکساناند.
ماموریتهای بازی موقعیتی را ایجاد میکنند که شما را مجبور به بازی به شیوهای خلاقانه میکند. راههای بیشماری وجود دارد که در آن میتوانید تواناییهای دلسین را به رخ بکشید، این یکی از ویژگیهای این بازی بود که من را به صندلیام روبروی مانیتور دوخت و ساعتها به تجربهی بازی هیجانانگیزی مشغول کرد. مبارزهها بیش از آنکه گمان میکردم طول میکشد، که البته به هیچ وجه خسته کننده نبوده و همانکه سعی در استفادهی حداکثری از قدرتهای مختلف و ترکیب آنها دارید، بر جایتان میخکوب میمانید. ایستادگی در برابر دشمنان پرزور و غلبه بر آنان در نهایت حس خوب پیروزی را القاء میکند که بر جان مینشیند. بازی Second Son تجربهی مبارزاتی درجه یک را مهیا میکند به طرزی ماهرانه سبک را با جوهرهی داستان تلفیق میکند. جدای وجود سرعت که این نسخه را از نسخههای قبلی این فرنچایز متمایز میکند حسی آشنا وجود دارد که به هیچ وجه از داستان این مجموعه جدا نشده است. شهر سیاتل در Second Son جهتی عکس بازیهای open-world اخیر پیش میگیرد، اینجا دنیای زندهای نیست که شما در آن ساکن هستید. بلکه به زمین بازی میماند که میتوانید هرکاری دوست دارید در آن انجام دهید. مردمی که در مقابل شما ظاهر میشوند فقط برای شما ساخته شدهاند و هیچگاه حس شهری واقعی از آن حاصل نمیشود. در این نسخه شاهد بازگشت به شیوهی گذشتهی بازیهای Sandbox هستیم که من شخصاً بیشتر از سبک جدی بازیهایی که امروز در قفسههای مغازههای بازیفروشی دیده میشوند میپسندم. با این همه این بازی تا حد زیادی نتوانست انتظارات من را از پیشرفتهای جدیتر در ارائهی تجربهی متمایز از آنچه تاکنون داشتهام برطرف کند. ویژگیهای دیداری بازی مبتنی بر جلوههای ویژهای ایست که حداقل یم دهه از عمر آن میگذرد که سن این بازی را بالاتر میبرد.
این موضوع به هیچ وجه من را از ۱۰۰درصد تمام کردن بازی در هردو حالت خوب و بد باز نداشت. مأموریتهایی که در طول بازی به ما محول میشود به شیوهی ماهرانهای مکمل داستان بوده و دلیل کافی برای ادامهی بازی و پرسه در شهر بکر سیاتل به شما میدهد. بازی Second Son شباهتی به بازیهای Open-world دیگر که در آن مجبورید گشت بزنید و امتیاز جمع کنید ندارد. مأموریتهای اضافه در نقشه علامتگذاری شدهاند که شما را از به دنبال آنها گشتن رها میکند، این کار باعث شده تا تمام تمرکزتان بر لذت بردن از بازی باشد. یکی از فعالیتهای مورد علاقهام این بود که پیامهایی الهامبخش را بر دیوارها با اسپری نقاشی کنم. مطمئناً استفاده از کنترلر حرکتی (Motion-enabled controller) در اسپری کردن رنگ بر روی دیوار تجربهای جدید و هیجانانگیز نیست، با این حال دیدن آثار هنری و تبلیغاتی دلسین بر روی دیوار خالی از لطف نیست. طراحی نقاشیهای دیواری (Graffiti) تنها راه استفاده از امکانات خاص کنترلر کنسول نیست. گاهی باید روی تاچپد اعمالی را انجام دهید که به لذت بازی میافزاید. حرکت افقی کنترلر برای بازکردن دربها برای رهاکردن افراد دستگیر شده حسی طبیعیتر القاء میکند که فشردن یک دکمه هیچ گاه نمیتواند آن را ایجاد کند. همچنین چنین حسی را هنگامی که دلسین میخواهد یک ژنراتور برق را برداشته و نابود کند با قرار دادن دو انگشت شصت بر روی تاچپد بسیار دلپذیر است. نسخهی Second Son بر لذت خالص بازیکن از بازی متمرکز است. این بازی چنین حسی را از طریق مبارزات بینظیری القاء میکند که در آن میتوانید با خلاقیت خود روشهای دیوانهواری را برای سرنگونی نیروهای مهاجم ابدا کنید. تجربهی بازی با خلق تصاویری باورنکردنی که نمایانگر قدرت چشمگیر گرافیکی پلیاستیشن ۴ است با داستان مجذوبکنندهی بازی مخاطب را به گشتزنی و کشف سیاتل تشویق میکند. همچنین امتیازگیری در بازی، صحنههای نمایشی، و جلوههای صوتی بر هیجان بازی میافزاید. اما بعد از اشاره به تمامی ویژگیهای مثبت این بازی اگر منصفانه به این بازی بنگریم، باید بگویم که شیوهی روایتی داستان به اندازهی دیگر عنصاصر داستان قوی نبوده و مجذوبکننده نیست. با این همه، Infamous: Second Son بازی منحصربه فردی بوده و میداند که برای چه ساخته شده و مخاطب را با سرگرمیهای بی حد و مرز شگفتزده میکند.
نکات مثبت : گرافیکی فوق العاده ، محیطی وسیع ، صدا گذاری بسیار خوب. و…….
نکات منفی : داستان بازی در بعضی نقاط ، از روال عادی خود خارج می شد.
۹٫۵/۱۰